عشق هر روز از یک جا سرِ آغازیدن می‌گیرد. یک روز از عطر خوش لوبیاهای سبز تازه که آهسته در تابه سرخ می‌شوند. گاهی از بوی بادمجان کبابی. یک روز از تماشای عاشقانه تابلوی خوشنویسی برادر جان، با نور ملایمی که به خطوطش تابیده. وقتی از حرارت دلچسب یک استکان چای شیرین شده با عسل. یک روز از قدم‌های سنگین و آهسته میان سبزیجات تازه و معطر چیده شده در تره‌بار. گاهی از نوازش شورانگیز برگ نوی یک گیاه در گلدان یا خنکای مطبوع صبحگاه جمعه‌ی اتوبان وقتی حاشیه سبزش آبیاری می‌شوند. یک روز از مهربانی معصومانه‌ی تو؛ و هر روز از حرکت‌های دلبرانه‌ی فرشته‌های پاک، در میانه‌ی نور و شور و موسیقی.

حال دل می‌گویم با زبان بی‌زبانی

من خود را به خاطر منافع تو دوست دارم

یک ,روز ,می‌شوند ,گاهی ,نور ,آهسته ,روز از ,یک روز ,هر روز ,گاهی از ,یا خنکای

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کانالستان زیر گنبد کبود واردات مستقیم قطعات استوک و نو کلیه خودرو های خارجی مقابله با ویروس کرونا درباره داماش درباره تیم قدرتمند سالیان پیش JSIXLMQ medicine تعمیرات تخصصی آیفون تصویری وبسایت بارداری و حاملگی ؛ مادر و کودک کتابخانه عمومی شهید علی انصاری آیسک افکار مخشوش و خسته ام